www.shariaty.com

پا یگاه علمی ، ادبی و فرهنگی مظفر شریعتی  

کانال های  یوتیوب   و   تلگرام    افسانه ی هستی

 نسخه ی pdf  این نوشته

 

چند تن از دوستان عزیز  فا یل  یک مناظره در مورد وجود  یا عدم وجود خدا را ما بین سازنده ی کلیپهایی به نام  زئوس  و شخصی د یگر  در مخالفت با ا ین کلیپها را برای من فرستاده و نظر مرا خواسته اند . فقط جهت احترام به ا ین دوستان   نیمی از این فا یل طولا نی دو ساعته را کامل و گوشه هایی از  یک ساعت بقیه را  شنیدم  . اما نظرم در مورد همینها که شنیدم ا ین است که  مناظره  ای بسیار ضعیف بود که هم طرفین  بحث تجربه  ای در بحث و گفتگو  نداشتند  و هم  مجریانش تجربه و تسلطی بر مد یر یت  یک مناظره  .  وبه نظر شخصی من  اشکال ا ینگونه  مناظره های سطحی و  بی نت یجه و بد دفاع کردن  یکی   یا هر دو طرف  یک مناظره از نظرا تی که دارند و  ممکن است درست هم باشند ، ا ین است که ، افراد طرفدار  علم  به ا ین توهم دچار م یشوند که میتوانند در مورد  یک مسئله ی فلسفی  وارد استدلالهای علمی با طرفداران ا یما نی خود شوند . و  یا برعکس طرفداران  یک فلسفه  به ا ین توهم دچار م یشوند که با استدلال های  فلسفی میتوانند در مقابل  حقیقی بودن  یک تجربه   یا آزما یش دقیق علمی  ا یستادگی کنند .  به دلا یلی که در چند نوشته ی نسبتا مفصل  بیان کرده ام،  موضوع بودن  یا نبودن خالقی برای جهان  یک موضوع علمی ، دست کم علمی که ما امروز م یشناسیم ، نیست  . حتی در سطح دانش کوانتوم .       شکی  نیست که اظهار نظر در مورد مسائل و پد یده های  مادی مربوط به ا ین جهان که توسط هر باور و د ین و مذهبی  بیان شده باشد ، حق مسلم علم خواهد بود. به عنوان مثال علم حق خواهد داشت در مورد خلقت ستارگان و سیارات و کهکشانها ،  پیدا یش حیات و معجزات نسبت داده شده به پیشوایان  و یا اهالی مذاهب مختلف  نظرش را  بیان کند و چنین مباحثی  نیز مسلما ارزش شنیدن را  خواهند داشت . که البته بحثی است  جدا ، اما را یج که  یکی از چالش های بزرگ  بین طرفداران د یدگاههای علمی و فلسفی  یا مذهبی  نیز میباشد و  منابع بسیاری   نیز برای آگاهی از آنها وجود داشته و دارد  که موضوع سخن ما  نیستند . اما به دلا یلی که بارها   گفته ام بحث در مورد وجود  یا عدم وجود خالقی به نام خدا برای این جهان وازآن  غیر ممکن تر، بحث در مورد صفات و  و یژگی ها و  یا اهداف چنین خدایی از این خلقت ، مطلقا  فاقد شرا یط  یک بحث علمی بوده وفقط میتواند  در مباحث  فلسفی بدان پرداخت و به میان آوردن مباحث علمی  از فیزیک کوانتوم و  خلاء کوانتومی ، نقض علیت ، قبل از  مهبانگ ، و . . . به عنوان شاهد و دلیل ، بدون توجه به مفاهیمی که در فیزیک از آنها وجود دارد ،،که درک این مفاه یم   نیز تنها  از عهده ی متخصصان این رشته و  آن هم به زبان ریاضی ساخته است ، تنها موجب ا یجاد توهما تی نادرست از علم  در ذهنها یی میشود که ممکن است آشنایی خو بی هم با ا ین مفا هیم علمی نداشته باشند . بنابرا ین جمله ی زمان 1:13:10  ا ین فا یل که ایشان با قاطعیت وجود خدا را نفی کردند ، اگرچه در بحثی فلسفی میتواند  بیان شود ، اما به نظر من  و با شناختی که من از علم دارم ، صحبتی علمی آن هم با ا ین درجه از قاطع یت نمیباشد . شخصا ز یباتر ین وجه علم را  بیان واژه ی " نمیدانم"   میدانم ، تا  بیان توجیحات فلسفی  برای نتا یجی که ما یلند  روزی علم هم بدانها برسد . که ممکن است برسد و  یا نرسد . و  یا در آن سو توجیحات علمی بر ای موضوعات  فلسفی و توسط  اهل فلسفه ، که علم ممکن است روزی به دلا یلی که بارها در مورد آن صحبت کرده ام و از مشخصات مثبت علم است ، در نظراتش در مورد آنها تغییر ا یجاد کند .    بارها نوشته ام  و در  صفحه ی اول وبسا یت من  هم قرار داده ام که:  

 

دانشمندا نی که در گفتار خود به موارد ا یما نی اشاره م یکنند و  یا مومنا نی که در  ب یان باورهای خود به مستدات علمی اشاره م یکنند ، هر د و  علم    یا ا یمان خود را به خطر انداخته اند.   ا ین دو جهان  کاملا از نظر ساختاری با  یک د یگر تفاوت دارند . ح ت ی اگر در  یک موضوع مشخص به  یک ن ت یجه واحد  ن یز برسند

 

 

 علم  می تواند  بیان کند که چزی به نام ماده  یا انرژی تار یک در جهان وجود دارد که نمیداند ماهیتش چیست  و  یا کجاست ، و ا ین یک جمله  ی غیر علمی هم  نیست .  ز یرا آزما یش و اندازه گیری  بر مبنای قوا نین فیزیکی کشف شده تا کنون و  یا محاسبات ر یا ضی وجود و تاثیر این ماده  یا انرژی ناشناخته را به علم نشان میدهد ، اما تا  رسیدن به فناور یهای لازم برای کشف ماهیت آنها با ید منتظر ماند . اما علم نمیتواند و نباید  در مورد چیزی که نه آزما یش و نه  محاسبات چیزی در مورد آن نشان نمیدهد ، اظهار نظر کند .

درست مانند ا ینکه من از شما بخواهم نظرعلمی تان  را در مورد چیزی که خودم هم نمیدانم چیست  و کجاست  و چرا ، ولی دوست دارم  باشد  و حس میکنم هست به من بگوید ؟!  حتی اگربنا بر استدلال های فلسفی  فرض را بر درست بودن احساس خود هم بگذار یم ، باز علم حق خواهد داشت مطابق چارچوب و قوا نین خود رفتار و اظهار نظر کند

 .

 اما  پذ یرش اصل علیت که ذهن اغلب انسانها  دست کم فعلا قادر به ناد یده گرفتن آن نمیباشد ، استدلال میکند که هر معلولی با ید علتی داشته باشد ز یر از  یک طرف تا کنون  بدون  یک علت ،چیزی مشاهده نکرده است . و از طرف د یگر هم برای هر چه که روزگاری علتش را نمیدانسته  یا  تصوری نادرست از آن داشته است ، امروزه دلیل مشخص و قابل توضیحی  یافته است ، بنابرا ین اصل علیت جزو ساختار ذهنی انسان شده است که بدون آن ذهن انسان دچار آشفتگی شدیدی شده و چه بسا از کار  بیفتد و همانطور که در ا ین مناظره هم به درستی بدان اشاره شد ، پیشرفتهای علمی  بشر هم به دلیل همین رخ داده و میدهد که انسان در جستجوی علل پد یده ها بوده و هست . بنابراین مطابق اصل علیت ، باور گروه زیادی  از انسانها این است که علتی  با ید عامل خلقت ا ین جهان شده باشد که آن را خدا مینامد ، ( البته  در محدوده ی  دنیای  کوانتوم مسئله ی علیت دچار چالش شده است  ) حال این جهان را با  مهبانگ خلق کرده  یا هر روش د یگری ، بحثی است جدا ،  پس  ذهن انسانهایی که اصل علیت را قطعی میداند و  بدون اصل علیت گیج میشوند و  یا به قول امروزی ها هنگ میکنند ، در گام اول  خالقی برای جهان ضروری  میبیند   . اما در گام دوم بر مبنای همین استدلال  یعنی اصل علیت ، برای این خالق هم علت و خالقی لازم میبیند  و چون در ادامه  ی ا ین مسئله به تسلسلی گیج کننده تر و خطرناکتر و غیر قابل درک تر میرسند ،  لذا با  چرخشی 180 درجه و پا گذاشتن بر همان اصل علیت ، این تسلسل را میشکنند و آرامش را به ذهنشان  برمیگردانند  و به پذیرش  خالقی که خود خالق و علتی ندارد  متوسل شده و معتقد میشوند !  . ا ین خالق در نزد گروهی از انسانها  که معمولا  پیروان  برخی   از ا د یان و مذاهب هستند   "خدا "  نامیده میشود .

اما گروهی  دیگر از انسانها که به هر علت  اعتقا دی به  باورهای مذهبی و چنین خدایی که این مذاهب میگویند ندارند  و معمولا به طبیعت گرا یان معروف هستند  هم دقیقا به هم ین دلیل و برای نجات از این تسلسل  که پس خود این طبیعت از کجا آمده ؟ طبیعت را ازلی و ابدی و وجودش را  بی  نیاز از  خالقی د یگر میدانند و پرونده ی پرسش منجر به تسلسل را با همان استدلال خدا باوران  ، اما  این بار با نام  طبیعت ، مختومه کرده و  میبندند . چرا ؟چون همانطور که  بیان شد در  غیر این صورت فیوز ذهن  این گروه انسانها  از هر کدام از ا ین دو گروه که باشند  میسوزد ! مگر آنکه بتوانند با واژه ی" نمیدانم " قانع و آرام  شود . که تجربه نشان داده است که اغلب انسانها از ا ین واژه خوششان نمی آ ید  و از آن استفاده نمیکنند !  بنابرا ین تمامی  مباحث مربوط به  این خالق ،خدا   یا طبیعت ، برای هر دو گروه ،     د یگر بحثی فلسفی و  یا مذهبی تلقی خواهد شد  که پاسخش را فلاسفه   با استدلالها ی ذهنی  ،  و  یا  برخی مذاهب با ادعای  بیان توسط خود  این خالق و با  واسطه هایی از خود انسانها با نام پیامبر   بیان میکنند . 

اما از طرفی بر خلاف ذهن انسان ،  کامپیوترها  یعنی موجودا تی که  خود انسانها خلق کرده اند  و بر مبنای  ر یاضیات صرف و قواعد تا کنون  کشف شده فیز یکی ساخته شده اند ،درگیر اصل علیت و سوختن فیوز و   نیز  محدود یت امکانات  و احتمالات  نیستند ، بنابرا ین  اگر در آ ینده بر بشر مسلط نشده و او را به کناری ننهند ، که البته اگر بتوانند بهتر از بشر بشوند اتفاق بدی هم نخواهد بود ،  دست کم  شا ید بتوانند در حل ا ینگونه چالش های فلسفی ذهن انسانها  نیز موثر واقع شوند  . و تا آن زمان به نظر شخصی من بهتر است علاقمندان به دنیای علم در پاسخ به بسیاری پرسشها ی هنوز مجهول در دنیای علم و به جای  در گیر شدن در فلسفه و مغالطات آن ،به استفاده از  واژه ی ز یبای " نمیدا نیم " اکتفا کنند و طرفداران فلسفه   نیز  به ا ین واقعیت د نیای علم توجه کنند که علم تا کنون قدم به قدم بشر را  از تصور بودن زمین بر  سر شاخ گاو به  نزد یک ده به توان منهای 30  یا 40  ام ثا ن یه ی خلقت جهان و  یا همان مهبانگ   یا  ب یگ بنگ برده است ).  یعنی زمان بس یار بس یار کمی تا لحظه ی صفر خلقت (   اما از قبل ازآن  هنوز هیچ چیز نمیداند . بنا برا ین هر گونه سخنی از قبل از ا ین لحظه سخن علم  امروز  نخواهد بود و تنها واژه ای که علم برای قبل از ا ین زمان دارد واژه ی " نمیدانم " است . اما متاسفانه در بحث های  بی فا یده ا ی که ا ین روزها ز یاد ما بین طرفداران علم و طرفداران فلسفه های مختلف  یا برخی مذاهب میشود ، به هیچ یک از تعار یف  دقیق علم از مفاهیمی بنیادی چون  فضا ، زمان ، خلاء ،  نیرو، انرژی و . . . . توجه  نمیشود و هر کس مفاهیم ا ین واژه ها و  نیز دنباله ی داستان را به سلیقه ی خود توضیح داده  و  یا تفسیر میکند   . 

 

مظفر شریعتی

خرداد 1399

و با پوزش از اشکالات و اشتباهات تا یپی  ویرا یشی احتمالی به دلیل  کمبود وقت و عدم وجود فرصت باز خوا نی و تصحیح و  یا  و یرا یش  .

 

www.shariaty.com

E.mail : shariaty.com@gmail.com

Youtube

Telegram

X (twitter )  

Facebook

Instagram

 

 

باز گشت به صفحه اصلي